در دل شهری صنعتی و دلگیر به نام Winden، داستان 3 فصل از اسرار، زمان، خانواده و انتخاب رقم میخورد؛ جایی که سریال Dark (دارک) ما را با چرخشهای زمانی، روابط پیچیده خانوادگی و سوالات فلسفی دربارهی سرنوشت و آزادی روبهرو میکند. این پیشنهاد سریال مختص کسانی است که آمادهاند وارد جهانی بشوند که هر چیزی ممکن است، هر نشانهای مهم است و هر انتخاب ممکن است به گذشتهای دیگر ختم شود.
در ابتدای داستان، 2 کودک ناپدید میشوند و همین نقطه شروع است؛ آغازگر آشکارسازی رازها، دروغها و پیوندهای پنهان میان 4 خانواده در ویندن. اما ناپدید شدن تنها یکی از لایههای داستان است؛ سریال Dark (دارک) از همان ابتدا نشان میدهد که گذشته، حال و آینده با هم درگیر هستند، و هر نسلی زیر سایهی نسل قبلی حرکت میکند.
در ادامه، سریال Dark (دارک) پرده از تونلهای زیرزمینی، تأسیسات هستهای، سفر در زمان و دایرههای بازگشتی میکشد که در آن «دیگر چه زمانی گذشته، حال و آینده مجزا نیستند». یکی از جالبترین نکات آن، ساختار غیرخطی روایت است؛ مخاطب در هر فصل با سالهایی مثل 1953، 1986، 2019 و حتی پس از آن مواجه میشود و باید قطعات معما را کنار هم بگذارد.
از لحاظ تم، سریال Dark مجموعهای است میان ژانر «علمی-تخیلی»، «معمایی» و «خانوادگی تراژیک». در مرکز داستان، 4 خانواده اصلی قرار دارند. نیلسنها، کانهولدها، تیدمانها و دوپلِرها؛ تمامی آنها درگیر چرخههای تکرار، رازهای خانوادگی و انتخابهایی هستند که گویی همیشه از پیش رقم خوردهاند.
علاوه بر این، سریال Dark (دارک) بازتابی از تاریخ آلمان، بحران هستهای، حس گناه جمعی و ترس از آینده را نیز دارد؛ برای مثال، انتخاب سال 1986 بهعنوان یکی از محورهای زمانهای داستانی، اشارهای به ترس هستهای اروپاست.
چرا سریال Dark (دارک) ارزش دیدن دارد؟ نخست اینکه این سریال، اولین مجموعه زبان آلمانی است که توسط Netflix ساخته شده و تولید شده در آلمان است؛ بنابراین برای مخاطبی که به دنبال تجربهای متفاوت در ژانر سریالهای علمی-تخیلی است، گزینهای متمایز به شمار میرود. دوم، فضای بصری آن، تاریک، مهآلود، پر از نمادها، تونلها و جنگلهای وهمانگیز است که حس «دوباره دیدن» رازها را به بیننده القا میکند. سوم، کاراکترها نه تنها در مقابل معماها قرار دارند، بلکه در مقابل سرنوشتشان نیز؛ سؤالهایی مثل «آیا میتوان گذشته را تغییر داد؟» یا «آیا ما آزادیم یا تحت تأثیر زمان؟» در کل داستان جریان دارد.
اگر بخواهیم خلاصه کلی اما جذاب از داستان بدهیم، در ویندن، پس از ناپدید شدن یک کودک، در رازها باز میشود؛ برخی عاشق و تنها هستند، برخی از گذشته فرار میکنند، برخی پنهانی مسیر خود را دنبال میکنند. یکی از نوجوانان، یونس، که با خود گذشته و آینده درگیر میشود، درمییابد خانوادهاش نقش پررنگی در این چرخه دارند. چند نسل، چند زمان، چند انتخاب؛ همه به هم ربط دارند. وقتی وارد تونل میشویم، به سال 1986 یا حتی 1953 میرویم؛ زمانی که تصمیماتی گرفته شدهاند و امروز هنوز اثرشان را میبینیم. چه سیاست هستهای، چه گناهی خانوادگی، چه عشق ممنوعه. همه با هم در تابوی «زمان» درگیر میشوند.
در پایان، اگر به سریالی علاقه دارید که پس از تماشا شما را به فکر فرو ببرد، شما را وادار کند چند بار صحنهای را مرور کنید، و از دل خانوادهها، احساسات و رازها بگذرد، سریال Dark (دارک) دقیقا همان چیزی است که پیشنهاد میکنیم. این اثر نه صرفا برای سرگرمی، بلکه برای تجربهی یک سفر در زمان، فلسفه، احساس و راز است.
در جمعبندی باید بگوییم سریال Dark (دارک) یک تجربهی منحصربهفرد است؛ ترکیبی از معما، زمان و احساس. اگر آمادهاید وارد تونل فیلم شوید، پیشنهاد میکنیم همین حالا به آن فرصت دهید.
پیشنهاد ویرایشگر نت باز 360: معرفی و داستان سریال The Monster of Florence هیولای فلورانس

