خط فقر در ایران حالا دیگر فقط یک عدد روی کاغذ نیست؛ واقعیت تلخ 31 میلیون ایرانی است که حتی از تأمین حداقلهای زندگی عاجزند. این بحران، چهره خیابانهای شلوغ شهرها را دگرگون کرده و عمق شکاف اقتصادی در کشور را نشان میدهد.
آمار جدید دولت نشان میدهد که خط فقر در سال 1403 با جهشی ناگهانی به 36 درصد رسیده است. این یعنی بیش از یک سوم جمعیت کشور، در تله معیشت گرفتار شدهاند و فاصله درآمد و هزینه به شکافی بیسابقه تبدیل شده است. در ادامه، همه ابعاد این بحران و تحلیل کارشناسان را بررسی خواهیم کرد.
روند نرخ خط فقر در ایران؛ از 16 درصد به 36 درصد

نرخ فقر در سالهای گذشته بین 30 تا 31 درصد نوسان داشت، اما گزارش جدید نشان میدهد که این عدد در سال 1403 به 36 درصد رسیده است. اگر جمعیت ایران را 86 میلیون نفر در نظر بگیریم، این یعنی نزدیک به 31 میلیون نفر حتی توان تأمین حداقلهای زندگی را ندارند.
علت اصلی این جهش، ترکیبی از تورم افسارگسیخته، شوکهای ارزی و فشار تحریمهاست. مقایسه تاریخی نشان میدهد که نرخ فقر بین سالهای ۸۵ تا ۹۶ بین ۱۶ تا ۲۱ درصد بود، اما این روند نزولی، اکنون کاملا معکوس شده است.
هزینه حداقل معاش چقدر است؟
گزارشها نشان میدهند که هزینه یک سبد معیشتی حداقلی بدون در نظر گرفتن خط فقر در ایران، بسیار فراتر از درآمد واقعی مردم است. برای مثال، یک نماینده مجلس خط فقر در تهران را حدود 40 میلیون تومان اعلام کرده است. اعضای شورای عالی کار نیز هزینه سبد معیشتی کارگران را بین 33 تا 38 میلیون تومان تخمین زدهاند.
در مقابل، حداقل دستمزد یک کارگر متأهل با 2 فرزند در سال 1404 تنها 16،351،000 تومان بوده است. این فاصله عمیق درآمد و هزینه، به وضوح نشان میدهد که بخش زیادی از جامعه در زیر خط بقا قرار دارند و مدیریت هزینه به تنهایی نمیتواند این بحران را جبران کند.
معیار محاسبه خط فقر در ایران
خط فقر معمولا بر اساس یک سبد غذایی حداقلی با 2200 کالری در روز و حداقل هزینههای ضروری مانند مسکن محاسبه میشود. این معیار به دولتها امکان میدهد تا واقعیت اقتصادی خانوارها را بهتر تحلیل کنند، اما در شرایط فعلی، این معیار هم نشاندهنده فاجعهای است که جامعه ایران را تهدید میکند.
چشمانداز مبهم خط فقر در ایران برای سالهای پیشرو

کارشناسان اقتصادی پیشبینی میکنند که نرخ خط فقر در ایران در سال 1404 حتی از 36 درصد فعلی عبور کرده و به حدود 40 درصد نزدیک شود. این پیشبینی ناشی از ادامه تورم بالا، جهشهای ارزی و رشد اقتصادی نزدیک به صفر است.
سیاستهای دولت نیز تاکنون نتوانستهاند کمکی موثر باشند. لایحه بودجه 1405 پیشبینی افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان تنها 20 درصد است، در حالی که تورم بیش از 45 درصد تخمین زده میشود. افزایش حقوق بالاتر هم ممکن است باعث کسری بودجه شود و فشار اقتصادی را بیشتر کند.
جدول مقایسه درآمد و هزینه حداقل معیشتی
|
معیار |
مبلغ (تومان) |
| هزینه سبد معیشتی کارگران |
۳۳ تا ۳۸ میلیون |
|
خط فقر در تهران |
۴۰ میلیون |
| حداقل دستمزد کارگر متأهل با دو فرزند |
۱۶,۳۵۱,۰۰۰ |
کارشناسان اقتصادی بر این باورند که بحران فقر نتیجه سیاستهای نادرست اقتصادی و عدم تطابق حقوق با تورم است. از نگاه آنها، تنها راه کاهش فقر، افزایش واقعی درآمدها همراه با کنترل تورم است.
پیشبینیها حاکی از آن است که اگر تورم ادامه یابد و سیاستهای حمایتی موثر اجرا نشود، نرخ خط فقر در ایران تا پایان سال آینده به 40 درصد برسد. برخی تحلیلگران پیشنهاد میکنند دولت با تمرکز بر حمایت مستقیم از خانوارهای آسیبپذیر و اصلاح نظام یارانهای، شکاف درآمد و هزینه را کاهش دهد.
جمعبندی
خط فقر در ایران اکنون به ۳۶ درصد رسیده و نزدیک به ۳۱ میلیون نفر در شرایطی زندگی میکنند که حتی تأمین حداقلهای معیشتی برایشان دشوار است. فاصله میان درآمد واقعی و هزینههای زندگی به شدت افزایش یافته و پیشبینی میشود که بحران فقر در سالهای آینده عمیقتر شود. در این شرایط، سیاستهای حمایتی دولت و اصلاحات اقتصادی موثر، تنها راه کاهش فشار بر مردم است.
سوالات متداول (FAQ)
خط فقر چیست؟
خط فقر به سطحی از درآمد گفته میشود که فرد نتواند حداقل نیازهای غذایی و ضروری خود را تأمین کند.
چرا نرخ فقر در ایران افزایش یافته؟
عوامل اصلی شامل تورم، شوکهای ارزی و فشار تحریمها است که قدرت خرید مردم را کاهش دادهاند.
هزینه حداقل معیشت چقدر است؟
طبق آخرین گزارشها، هزینه یک سبد معیشتی حداقلی بین ۳۳ تا ۴۰ میلیون تومان برآورد شده است.
آیا افزایش دستمزدها فقر را کاهش میدهد؟
اگر افزایش حقوق واقعی با تورم همگام نباشد، تاثیری بر کاهش فقر ندارد و حتی ممکن است کسری بودجه ایجاد کند.
چشمانداز فقر در سالهای آینده چیست؟
کارشناسان پیشبینی میکنند نرخ فقر تا سال آینده به حدود ۴۰ درصد برسد، مگر اینکه سیاستهای حمایتی مؤثر اجرا شوند.





















